گزارش یک زبانشناس

هر آنچه مربوط به زندگی است

گزارش یک زبانشناس

هر آنچه مربوط به زندگی است

گزارش یک زبانشناس
پیوندهای روزانه

۱۸ مطلب با موضوع «زبانشناسی» ثبت شده است

خیابانگردی و مردم‌شناسی

شنبه, ۹ آبان ۱۳۹۴، ۰۳:۱۶ ب.ظ


    روز جمعه 24 مهر، دخترم گزینه دو داشت. بردیمش مدرسه و خودمان دو تایی رفتیم سبزه میدان تا من چکمه بخرم. سالها بود در کنار هم در این منطقه پیاده‌روی نکرده بودیم. به همسرم گفتم از زمانی که دوتایی اینجا پیاده‌روی کردیم کلی گذشته است.

    جلوی ویترین کفش‌فروشی بودیم که گفتگوی خانواده‌ای نظرمان را جلب کرد. مادر جوان داشت کودک دو ساله‌ش را آرام می‌کرد:

"مامان جان، بیا بریم اونجا مَمِه‌فروشیه. هر مَمِه‌ای که خواستی برات می‌گیرم. یه عالمه مَمِه داره اون ممه فروشیه."

   پدر بچه هم در تایید همسرش گفت: "آره، بابایی. بیا بریم برات ممه بخریم. من دیدم اون مغازه خیلی ممه داشت. بیا ممه بخریم با هم بخوریم بابایی."

   بچه هم ول کن نبود. حسابی لج کرده بود و از جایش تکان نمی‌خورد. زن و شوهر همچنان داشتند به مکالمه‌شان ادامه می‌دادند و همان کلمات و عبارات را تکرار میکردند. پیاده‌رو خیلی شلوغ نبود و مکالمه آنها برای هر رهگذری قابل شنود بود. تقریبا همه برمی‌گشتند و لبخندی به این خانواده می‌زدند.


    برایم سوال شده که این همه کلمه قشنگ داریم تو زبان فارسی. مثلا همین کلمه بَه بَه خیلی زیبا و قشنگه! و می‌تواند همه‌ی خوراکی‌ها را تعمیم دهد. آخه "مَمِه فروشی" دیگه چیه!!!


    جمعه جاری یعنی 15 آبان هم دخترم گزینه دو دارد. این بار هم دوست دارم من و همسرم با هم برویم پیاده‌روی؛ دوتایی؛ به یاد قدیم‌ها.


۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۹۴ ، ۱۵:۱۶
طاهره مشایخ

داستان یک زن

پنجشنبه, ۲۳ مهر ۱۳۹۴، ۰۱:۳۷ ب.ظ


    زن هیچ وقت تمام نمی‌شود. همیشه زن می‌ماند.

اما مرد ممکن است روزی تمام شود؛ شاهدم فرهنگ لغت است؛ همه فرهنگ لغت‌های فارسی مدخل نامرد دارند.

 

   نکته مهم: این پست فاقد اهداف فمینیستی و مردستیزی است و فقط به عنوان مطلب زبانشناختی بداهه نوشته شده است.


۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۹۴ ، ۱۳:۳۷
طاهره مشایخ

کمی زبانشناسی: آفتابه، بازار، طاقچه و ...

جمعه, ۳۰ مرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۳۶ ب.ظ


    زبان در طول تاریخ دچار تغییر می‌شود. گاهی این تغییر در معنای واژگان است و گاهی در تلفظ واژگان. عوامل اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی بر روی زبان بسیار تاثیرگذار است. مثلا هر چه جهان تکنولوژیک‌تر می‌شود زبان بشر هم تغییر می‌کند: واژه‌ها کهنه می‌شوند، اضافه می‌شوند، دچار تغییر معنایی می‌شوند. بعضی از واژه‌ها کمرنگ می‌شوند و برخی هم کلا از صحنه روزگار محو می‌شوند.


     معماری جدید و بافت شهری مدرن واژه‌های زیادی را کمرنگ کرده است. مثلا این روزها دیگر خانه‌ها طاقچه ندارند. یا حوض و ایوان خیلی کم داریم. ایوان‌ها تبدیل به تراس شده‌اند. دیگر مثل قدیم بازار نداریم. بازارها تبدیل به پاساژ و مراکز خرید شده‌اند. بقچه‌ها تبدیل به کشوهای ام‌دی‌اف شده‌اند.

     

     به واسطه تکنولوژی و دنیای ارتباطاتِ دیجیتال، واژه‌های زیادی ساخته شده و وارد زبان‌ها شده‌اند. از طرف دیگر همین دنیای دیجیتال به کمک زبان و فرهنگ آمده و برخی واژه‌های قدیمی که به مرور زمان متروک و کم استفاده خواهند شد را هم دوباره احیا کرده؛ با همان معنا و یا کمی متفاوت؛ مثل: بازار، بازارچه، طاقچه، صندوقچه، شیپور، بقچه، آفتابه و ... .

     چند سال اخیر این جمله‌ها را از دارندگان گوشی‌های هوشمند خیلی می شنویم:

برو از بازار دانلود کن!

اپلیکیشن طاقچه برای خرید کتاب الکترونیکی!

اپلیکیشن آفتابه رو دانلود کن. خیلی باحاله!


۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۴ ، ۱۲:۳۶
طاهره مشایخ

کمی زبانشناسی: یک تشکر خشک و خالی!

يكشنبه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۴، ۰۲:۲۹ ب.ظ


    عبارت «یک تشکر خشک و خالی» را بارها شنیده‌ایم و حتما خودمان هم به کار برده‌ایم. از لحاظ زبانشناختی تکلیف معنی کلمه «تشکر» که روشن است: عبارتی است که وقتی از کسی لطفی مرحمتی دریافت می‌کنیم در قالب کلماتی مثل «تشکر، متشکرم، سپاسگزارم، ممنون، مرسی» بیان می‌کنیم. گاهی تشکر به شکل زبان بدن مثل سر تکان دادن، لبخند و یا دست تکان دادن است و گاهی نیز به صورت بوق ماشین و گاهی هم به همراه کادو و هدیه.


تشکر خشک و خالی هم حتما می‌شود همان تشکر زبانی و کلامی!

به نظر شما در تقابل با تشکر خشک و خالی آیا تشکر تَر و پُر هم داریم؟

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۹۴ ، ۱۴:۲۹
طاهره مشایخ


    زبان‌شناسی اجتماعی یا جامعه شناسی زبان شاخه‌ای از علم زبان‌شناسی است که به بررسی زبان و گونه‌های زبانی افراد جامعه می‌پردازد و چرایی و چگونگی فرم‌ها و تفاوت‌های زبانی را مورد بررسی قرار می‌دهد. عواملی نظیر سن، تحصیلات، طبقه اجتماعی، محل زندگی و ... در گوناگونی زبانی گویشوران تاثیر دارد. موضوعاتی نظیر واژگان، تلفظ و چگونگی صحبت و کلام گویشوران زبان و گویش‌ها در این شاخه از علم زبان شناسی می‌گنجد. جامعه شناسی زبان به ما می گوید که چگونه فرهنگ و عوامل اجتماعی بر زبان افراد تاثیر می گذارد. در این مطلب قصد دارم از منظر جامعه شناسی زبان اشاره کوچکی به برخی از ابهامات رمان پنج شنبه فیروزه‌ای داشته باشم.


   تقریبا ابتدای رمان در قسمت پیش درآمد، وجود برخی کلمات تابو(بیکینی) و رفتارهای کلامی زشت و زننده دانشجویان در محیط کلاس(صحبت از بوی ادکلن) برایم سنگین بود. انگار توی ذوقم خورده بود که چرا باید این کلمات و مضامین در داستان وارد شود. البته این را به فال نیک می‌گیرم. این توی ذوق خوردن یعنی هنوز این چیزها با وجود فراوانی‌ش برای من آنقدر عادی نشده که به راحتی از کنارش بگذرم. هنوز به من برمی‌خورد این رفتارهای ناهنجار و برخی بی‌بندوباری‌ها در میان قشر دانشجو و بیانش در یک کتاب که شهرتش نسبتا دینی-مذهبی است. اما باید قبول کرد که این بخشی از واقعیت جامعه عمومی و جامعه علمی و دانشگاهی ماست. در این سال‌های تدریس، بارها شاهد انواع این رفتارها بوده‌ام(مخصوصا این اواخر): دست دادن و کناربه کنار هم راه رفتن و خنده‌های بلند دختروپسرها در راهروها و حتی سر کلاس و نوع حرف زدن و کاربرد کلمات تابو و هنجارشکنی‌های کلامی. بارها از کنار کلاس‌هایی گذشته‌ام که فقط یک دختروپسر کنار هم نشسته اند و یا دو دخترو یک پسر و یا دو پسر و یک دختر و خلاصه انواع مثلث عشقی و دیگر اشکال هندسی! تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل.


    بنابراین وجود کلمات و اصطلاحات مربوط به تکنولوژی و موبایل و اینترنت و اصطلاحات رایج بین جوانان نظیر فیک و برند و غیره و همچنین تابوشکنی کلامی در کتاب پنج شنبه فیروزه‌ای کاملا منطقی است: سرکار خانم سارا عرفانی، نویسنده کتاب، برای نشان دادن وضعیت جوانان در جامعه و ارتباطات فعلی آنان دست به دامن کلمات و مفاهیم تابو هم شده است که البته جامعه شناسی زبان وجود این تابوشکنی‌ها را توجیه می‌کند: این ناهنجاری‌ها بخشی از جامعه نوجوانان و جوانان است. به عبارتی می‌توان گفت زبان کودکان، نوجوانان و جوانان و به طور کلی زبان نسل فعلی خیلی پاکیزه و یک‌دست نیست؛ زبانی است که هم تابوشکنی فراوان دارد و هم پر از واژه‌های خارجی و مربوط به تکنولوژی است.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۴ ، ۱۴:۵۶
طاهره مشایخ

یادداشتی برای مترجم: اسماعیل یا اسحاق؟

جمعه, ۲۲ خرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۰۱ ب.ظ


در صفحه 25 کتاب "علم" از مجموعه تجربه و هنر زندگی از نشر گمان چنین آمده است:


    "سرچشمه این اندیشه کاملا خاص است و برمی‌گردد به ابراهیم که نامش در کتاب آسمانی آمده و او کسی بود که فرزندی نداشت و پیرانه‌سر در پاسخ به ندایی از سوی خداوند زادبومش را پشت سر گذاشت و در سرزمینی ناشناخته فرود آمد و زندگی از سر گرفت و حتی فرزندانی یافت. ولی همان ندا به او گفت جانشین ذکورش اسحاق را فدا کند و او بار دیگر لبیک گفت تا اینکه در آخرین دم به او گفته شد قربانی گوسفندی کافی است."

   خوانندگان فارسی زبان کتاب با توجه به آموزه‌های دینی خود، به خوبی متوجه هستند که این جانشین ذکور حضرت ابراهیم، حضرت اسماعیل است و نه اسحاق و نویسنده کتاب با توجه به آموزه‌های دینی و اعتقادی خود چنین نوشته است. یکی از وظایف مترجم در چنین موارد مهم و اعتقادی، ارائه یادداشت یا پاورقی است. مسلما مترجم در مورد نویسنده‌ی کتاب اطلاعات خوبی دارد و می‌تواند موضوع را شفاف سازی کند. مثلا بنویسد: پیروان فلان دین و آیین معتقدند که حضرت ابراهیم اسحاق را به قربانگاه برد. یا در فلان کتاب دینی و آیینی چنین آمده است. در این صورت خوانندگان کتاب، نسبت به مترجم اطمینان خاطر بیشتری پیدا می‌کنند و احساس مسوولیت مترجم برایشان بسیار ارزشمند خواهند بود.


نویسنده کتاب: استیو فولر

مترجم: محمدابراهیم محجوب



۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ خرداد ۹۴ ، ۱۳:۰۱
طاهره مشایخ

بچه وسطی The Middle Child

شنبه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۴، ۰۸:۰۸ ب.ظ


    زبان و اجزای آن در طول زمان بسیار تحت تاثیر تغییرات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی می‌باشد. چه بسیار واژه‌ها که در زبان متولد می‌شوند و بعد از سالیانی نیز کم کم از فرهنگ زبان مکتوب و شفاهی مردم محو می‌شوند. مثلا با این وضع فرزندآوری در ایران فعلی، شاید در آینده عباراتی مثل خاله و دایی و عمه و عمو و در قدم بعدی دختر و پسر این نسبت‌ها و عباراتی مثل نوه خاله و نوه عمو و ... منقرض شده و برای نسل‌های آینده خیلی عجیب و غریب خواهد بود!!!


   اصطلاح "بچه وسطی" هم یکی از همین کمیاب‌های روزگار فعلی ماست که ممکن است در آینده در کل نایاب شود. همین روزها هم خانواده‌های سه فرزندی خیلی کم هستند و بیشتر تک فرزند و نهایتا دو فرزندی هستند.


  خیلی از بچه وسطی‌ها از وضعیت خود در خانواده‌ها رضایت چندانی ندارند. این نسل معتقد است که بچه اولی‌ها و بچه آخری‌ها بیشتر مورد توجه پدرومادرها هستند!!!


۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ خرداد ۹۴ ، ۲۰:۰۸
طاهره مشایخ

شباهت زبان دیوی و رسم‌الخط رضا امیرخانی

دوشنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۲:۲۱ ب.ظ

   زبان شخصیت دیوی در کلاه قرمزی از لحاظ نوشتاری و فرم زبانی، شباهت بسیاری به رسم‌الخط رضا امیرخانی دارد. بدین گونه که رضا امیرخانی در کتاب‌هایش تمایل زیادی به جدانویسی دارد و برای این‌کار باید واژه‌ها را بشکند.

مثلا:


لبخند = لب + ‌خند >>> لب‌خند

ماهیچه = ماهی + چه >>> ماهی‌چه


دیوی هم واژه‌ها را می‌شکند و بخش‌های جداپذیر را از هم تفکیک کرده و برعکس می‌گوید.

مثلا:

لوبیا = لو+بیا >>> لو+نیا

پرتقال = پر+تقال >>> خالی+تقال

دمپایی = دم+پایی >>> دم+دستی


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۲:۲۱
طاهره مشایخ