برداشت مخاطب از عناوین کتاب و فیلم
معمولا در مورد عناوین و اسامی فیلم و کتاب خیلی فکر میکنم و قبل از خواندن کتاب یا تماشای فیلم برای خودم تصویر سازی میکنم. مسلما خالق هر اثر هنری از انتخاب اسم منظور خاصی دارد. اولین هدفِ از انتخاب اسم اشاره به مضمون اثر هنری است و البته خالقش به جذب مخاطب هم فکر میکند: عناوین باید جذاب و جالب باشند تا مخاطب برای خریدش تحریک شود و در عین حال معرف اثر هم باشد. عناوین و اسامی به نوعی امضا یا چکیده و عصارهای از محتوای اثر هستند.
از طرفی این عناوین و اسامی به مخاطبانشان تصورات ذهنی از این آثار منتقل میکند. در واقع مخاطب در مواجهه با عناوین و اسامی، بلافاصله برای خودش تصور ذهنی میسازد. البته این تصور ذهنی به مرور با نقد اثر و یا مواجهه مستقیم با اثر ممکن است کمی تا قسمتی و یا در کل تغییر کند. خیلی وقتها این تصورات ذهنی در طول مدت تماشای فیلم و یا خواندن کتاب با مخاطب همراه است و ممکن است در درک اثر دخالت کند. مثلا من در مورد فیلم استراحت مطلق تصور خاصی داشتم: با توجه به اسم و صحنههایی از تبلیغ فیلم، فکر میکردم که این استراحت مطلق مربوط به استراحت مطلق قبل از زایمان است!!! و مدام منتظر همین بودم. اما بعد از تماشای فیلم کل تصور ذهنیم منهدم شد!!!
سر کلاس همیشه به دانشجویانم میگفتم قبل از خواندن هر متن، در مورد عنوان و تیترش خوب فکر کنند و تصورشان را در یک یا چند خط بنویسند و بعد از خواندن متن با نوشتهشان مقایسه کنند و ببینند تصورشان چقدر تغییر کرده است. به این مراحل میگویند: فعالیت پیش از خواندن >>> pre-reading activities