تی تایم!
امروز توی تاکسی از دم دانشگاه تا یک مسیر طولانی همنشین دو دانشجوی پرستاری بودم و شنونده یک مکالمهی طولانی و بوق......
آنچه در زیر میآید فقط گلچینی از این مکالمه است:
- حذفم کرد بیشعور... تقصیر اون مریم بیشعوره... گفته بود الاغ حاضر غایب نمیکنه.
- حالا میرفتی باهاش حرف میزدی... شاید قبول میکرد؟
- نه بابا. بیشعورتر از این حرفهاست... بهش میگم نمیرسم کلاسو بیام، میگه من چند تا کلاس دارم، انتخاب زیاده... اون قدر نفهمه که نمیفهمه من چی میگم... بیشعور بهم میگه خوب ساعتهای دیگه و روزهای دیگه رو میومدی.
- ای بابا... بد شد... میخوای من برم باهاش حرف بزنم؟
- قبول نمیکنه... نفهمه... بیشعوره... فقط این نیست که... اون سوپروایزر بیمارستان هم خیلی بیشعوره. دیروز بهش میگم برا درسهام وقت کم میارم... میگه خوب تو "تی تایمت" به درسهات برس... یکی نیست بگه آخه بیشعور کدوم آدم احمقی تو تی تایمش درس میخونه... اسمش روشِ دیگه... "تی تایم".