کتاب و مجله بخوان تا اطلاعات عمومیت بالا برود!
دخترم جدیدا خیلی شاکی شده از اینکه اطلاعات عمومیش نسبت به بقیه دوستانش خیلی کم است. خلاصه هفته گذشته حسابی پکر بود. بهش گفتم این همه سال برات کتاب و مجله خریدم و گفتم بشین بخوان، به حرف من گوش ندادی!
مجله داستان همشهری را هر ماه میگرفتم و داستانهای ویژهاش را انتخاب میکردم و در اختیارش میگذاشتم. اما دریغ از گوش شنوا. مثلا سال گذشته که بین رشته ریاضی و تجربی مردد بود تمام تابستان داستان همشهری را جلویش گذاشتم و گفتم در طول تعطیلات روایتهای شغلی را بخوان تا بتوانی در مورد شغل آیندهات بهتر تصمیم بگیری. داستان همشهری هر ماه خرده روایتهای شغلی را به صورت خاطره و خیلی شیرین و با جزئیات شغلی منتشر میکند.
خیلی از اطلاعات را نمیتوان صرفا به صورت لیست و کتاب درسی به ذهن سپرد. مثلا پایتخت کشورها و دین و آیین مردم از مواردی است که با سفر و تماشای فیلم و سریال و مطالعه کتاب و رمان و مجله کم کم در ذهن جمع میشود. گاهی حتی معاشرت با افراد باتجربه هم در فراهم کردن اطلاعات عمومی بسیار اهمیت دارد.
برای کسانیکه مشتاقند در مورد مرزها اطلاعات ناب و جالبی بدانند توصیه میکنم داستان همشهری مهر ماه، را حتما بخوانند. روایتی به نام «راز و رمز مرزها» از جناب آقای جواد محقق منتشر کرده است که خواندنش بسیار شیرین و جذاب است.