برای درک نهج البلاغه و هر اثر مکتوب دیگری نیاز به بررسی عمیقتر
و دقیقتر داریم تا دچار سوءتفاهم و سوءبرداشت نشویم. یکی از این موارد درک ضربالمثلهای موجود در نهج البلاغه است که اگر به بار فرهنگی، پیام و کاربرد این ضربالمثلها در زمان خودش دقت نشود باعث سوءتفاهم و کژفهمی می شود.
رعایت اصل «پیام رسانى» در ضربالمثلها
در فرهنگ همه ملّتها، ضربالمثلهایى وجود دارد. و در ضربالمثلها،
پیامها و اهدافى نهفته است.
اگر در ترجمهها «اصل پیام رسانى» رعایت نشود، ضربالمثلهاى اقوام و
ملل براى یکدیگر قابل فهم نخواهد بود، و چون در ترجمههاى موجود نهج البلاغه،
غالبا اصل پیام رسانى رعایت نشده، و با ترجمه ظاهرى عبارات، اهداف واقعى گوینده
قابل دسترسى نیست، خواننده فارسى زبان حق دارد بپرسد:
من «کفتار نیستم» یعنى چه و
کفتار چیست؟
(و اللّه لا اکون کالضّبع، خطبه 5)
«چون بچّه شتر دنبال شتر بودم» چه مفهومى دارد؟
(کاتّباع الفصیل أثر أمّه، خطبه 192)
«زن عقرب است» یعنى چه؟ چرا باید به زنان اهانت شود؟
(المرأة عقرب)
اگر بدانند که این ضربالمثلها براى رساندن مفهوم خاصّى در ملّتها
پدید آمدند، و پیام خاصّى را در شرائط حاکم بر همان ملّت و همان فرهنگ به همراه
دارند.
و اگر در ترجمه ضربالمثلها، اصل پیام رسانى رعایت گردد، بسیارى از
اعتراضات مطرح نخواهد شد.
پس از تحقیق و برّرسى در ضربالمثلهاى نهج البلاغه، و شناخت کاربردى
آن در روزگاران گذشته به این نتیجه مىرسیم که امام علیه السّلام در خطبه 5 مىخواهد
بفرماید که:
«من از مسائل سیاسى کشور غافل نیستم.»
و در خطبه 192 این مفهوم را مىخواهد منتقل کند که:
«من چونان فرزندى که از مادر جدا نمىشود، همواره با پیامبر بودم.»
و حکمت 61، یک ضربالمثل است و این پیام را دارد که:
«نیش زن براى شوهرش شیرین است»
نهج البلاغه/ ترجمه محمد دشتی/ صفحه10-11