الیف شفق
الیف شافاک و یا شفق از نویسندگانی است که جدیدا کشفش کردم. ملت عشق را پارسال خریدم و بختش ماه گذشته باز شد و البته نصفه خواندم. فعلا کنار گذاشتم تا سر فرصت با دقت و وقت بیشتری تمامش کنم. معمولا در مورد نویسندگان کلی سرچ میکنم. در مورد این نویسنده ترک هم به اطلاعات خوبی رسیدم. کتابهای زیادی نوشته و اکثرشان هم در ایران ترجمه شده. اخیرا کتابی از او دیدم به نام شیر سیاه. عنوان عجیب کتاب انگیزهای شد تا در موردش بیشتر بدانم. حالا الیف شافاک طور دیگری بر دلم نشسته. چون با هم تجربه مشترک داریم. این نویسنده بعد از زایمانش دچار افسردگی میشود و موضوع کتابش هم در همین مورد است. فعلا این کتاب ترجمه شده، اما من مشتاقانه منتظر ترجمه ارسلان فصیحی هستم. البته ترس و لرز دارم و نمیدانم با این کتاب چطور برخورد کنم. چرا که من هم افسردگی پس از زایمان را تجربه کردم. آن هم چه تجربهای. بسیار وحشتناک. آنقدر بد بود که عطای بچه دوم را به لقایش بخشیدم و تا ابد در حسرت دوباره مادر شدن خواهم ماند.
افسردگی من نوع خاصی بود. بر تمام جوانب زندگی از جمله شغل، تحصیلات، روابط خانوادگی و غیره تاثیر گذاشت. آن قدر که چند سال پیش شروع کردم به نوشتن در مورد این غول بیشاخ و دم تا شاید کمی آرام شوم، اما نه تنها آرام نشدم، بلکه زوایای پنهانش هم برایم روشن شد.