تولدت مبارک دوست وبلاگی عزیزم
فردا تولد یکی از دوستان وبلاگی است که تقریبا با هم همسن و سال هستیم. این دوستِ نادیدهی عزیز، در نوشتن بسیار مهارت دارد و خیلی باذوق مینویسد: واژههایش مثل نقل و نبات و باقلواست. برای خودش سبکی دارد منحصر به خود.
از روزمرگیها، از کدبانوگریها، فرزندان، علایق و آدمهای اطرافش مینویسد. از غمها، شادیها؛ در یک کلام واژههایش را خرج به تصویر کشیدن زندگی میکند.
من و این دوست وبلاگی شباهتهای زیادی با هم داریم و همین باعث دوام دوستیمان شده است.
برای این دوست وبلاگی آرزوی بهترینها را دارم.
تولدت مبارک دوست عزیزم
فرصت مناسبی است تا برایتان بگویم چگونه با ایشان آشنا شدم:
چند سال پیش به دنبال وبلاگ خاصی بودم که به وبلاگ و نوشتههای ایشان برخوردم. پست به پست خواندم و لذت بردم. بعد رسیدم به پست همان روزش که نوشته بود حسابی سرما خورده و مشغول استراحت است. لبریز از حس زندگی از وبلاگش خارج شدم. نزدیکهای غروب احساس سرماخوردگی داشتم، تب کردم و حسابی از پا افتادم.
فردا رفتم برایش کامنت گذاشتم(با این مضمون): سرماخوردگی شما مسری بود و من از طریق وبلاگ شما سرما خوردم!!!
و این چنین رفتوآمدهای وبلاگی ادامه پیدا کرد.
دوستی ما تا امروز علیرغم مهاجرتهای وبلاگی و اذیت و آزارهای بلاگفا هنوز ادامه دارد و انشاءالله ادامه خواهد داشت.