همزاد مارجان
تقریبا یک ماهی از شروع مارجان گذشته بود که به روال عادت سالهای اخیرم رفتم دنبال معنای لغوی "مارجان" در دنیای اینترنت. یعنی اگر لغت "مارجان" را در اینترنت جستجو کنیم صفحات زیادی باز خواهد شد؛ به چند دلیل:
* اول اینکه این لغت در زبان گیلکی مخفف مادرجان است.
* از طرفی خود لغت به عنوان یک اسم کاربرد دارد.
* چندین صفحه هم به آهنگ معروفی به نام "مارجان" اختصاص دارد.
* و نهایتا اینکه اینترنت و موتور جستجوکننده شعور ندارد و نمیتواند بین "مارجان" و "مار جان" تمایز قائل شود. برای همین صفحات زیادی به "مار" و انواع مار اختصاص گرفته، از نوع جعفری گرفته تا افعی و کبری!
* این وسطها به رمانی از جان اشتاین بک هم برخوردم، به نام مار! مثلا نوشته بود مروری بر مار جان اشتاین بک!
چند صفحهای هم به این نام باز میشدند: مار جان خواننده پاپ را گرفت!
* در همین جستجوها برخوردم به کتابی به نام مارجان از هادی سیف. در واقع مارجان ایشان روایت مستندی است که موسسه فرهنگی جهانگیری چاپ کرده است.
در سایت نهاد کتابخانههای عمومی سرچ کردم، اتفاقا یکی از کتابخانههای رشت این کتاب را دارد. خیلی دوست داشتم ببینم موضوع کتاب چیست. اما میترسم در روند قصه خودم تاثیر بگذارد. انشاءالله بعد از چاپ قصهی مارجان خودم، این کتاب مستند را هم میخوانم.