گزارش یک زبانشناس

هر آنچه مربوط به زندگی است

گزارش یک زبانشناس

هر آنچه مربوط به زندگی است

گزارش یک زبانشناس
پیوندهای روزانه

از قضا

دوشنبه, ۲۹ آذر ۱۳۹۵، ۰۵:۰۶ ب.ظ


    امروز اتفاقی افتاد که خاطره چند هفته گذشته را برایم زنده کرد. داستان از این قرار است که کتاب خوشدست «وقت بودن» را اوقات بیکاری بین دو کلاس شروع کردم و دوست نداشتم تمام شود. بد جور رفته بودم توی کتاب. درگیر موضوع جالب و چالش برانگیزش شده بودم. پدیده "زن طلاق".  کم کم استادان دیگر هم سر رسیدند. جالب بود که یکی از استادان اهل همان جا بود و درست روبرویم نشسته بود. خیلی دوست داشتم جرات و جسارت به خرج می‌دادم و موضوع را مطرح می‌کردم و در واقع نظر یک بومی محلی که با تمام وجود این موضوع را درک کرده را جویا می‌شدم. از اینکه این فرصت ناب را از دست دادم خیلی حسرت خوردم.

    از قضا امروز هم ایشان را دیدم. در مورد موضوعی چنان جبهه گرفته بود و بی‌منطق حرف می‌زد که بقیه استادان هم متعجب شده بودند از این همه بی‌منطقی و خودخواهی. پیش خودم فکر کردم عجب شانسی آوردم که موضوع "زن طلاق" را مطرح نکردم.


موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۵/۰۹/۲۹
طاهره مشایخ

خاطرات

کتاب

نظرات  (۲)

:)
چقدر خوبه که از هر فرصتی برای کتاب خوندن استفاده می کنید ...
واقعا بعضیا خیلی ذهنشون بسته و متعصبند و بهتره باهاشون بحث نکرد ...
پاسخ:
سلامت باشید.
ماشاالله شما هم که خیلی فعال هستید.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی