گزارش یک زبانشناس

هر آنچه مربوط به زندگی است

گزارش یک زبانشناس

هر آنچه مربوط به زندگی است

گزارش یک زبانشناس
پیوندهای روزانه

چله

چهارشنبه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۰:۴۹ ب.ظ


  چله گرفتم، چه چله‌ای!

   به لطف خدا از نهم بهمن تا هجده اسفند در چله بودم. همه خوراکی‌های خوشمزه را بر خودم حرام کردم. هر نوع هله هوله، مرغ، گوشت، برنج، حبوبات، روغن، شیرینی‌جات و بستنی و کیک و بیسکویت ممنوع شد.

   دقیقا از اذان صبح نهم بهمن با زبان روزه شروع شد و تا غروب هجده اسفند ادامه داشت. گزارش روزبه روزش را مو به مو نوشته‌ام. از تمام حالات و لحظه‌های سخت و شیرینش یادداشت برداشته‌ام. شاید روزی اینجا بگذارم. شاید.

  هفته اول خیلی سخت بود. فکر می‌کردم چطور باید ادامه دهم. بعدازظهرها بی‌حال می‌شدم. فشارم می‌افتاد. سرگیجه داشتم. ترس برم داشته بود. تردید به جانم افتاده بود. اما بعد کم کم عادی شد. میلم به غذا کم شد. البته گاهی برای بعضی غذاها دلم می‌رفت. مجبور بودم هر روز طبق برنامه غذایی برای خانواده غذای گرم درست کنم. انواع غذاها. از خورش گرفته تا کتلت و الویه و سالاد ماکارونی و مرغ سوخاری. مثل آشپزها غذا را آماده می‌کردم و خودم با یک تکه نان و یک پیاله کوچک ماست سر می‌کردم. گاهی بوی غذاها به مشامم می‌خورد و بی‌حال می‌شدم؛ اما باید تحمل می‌کردم. تحمل شیرینی بود. مخصوصا که بعد از دو هفته با کاهش وزن دو کیلویی مواجه شدم.

  سعی کردم در برنامه چله از انواع غذاهایی که خیلی دوست داشتم پرهیز کنم. اما برای زنده ماندن مجبور بودم برنامه غذایی داشته باشم:


  *لبنیات کم نمک و کم چرب(ماست و پنیر و شیر)

  *روزی یک نصفه نان لواش

  *گردو و بادام درختی و کشمش و خرما

  *انواع سبزیجات و میوه و زیتون

  *هفته‌ای دو تا تخم مرغ نیمرو در روغن زیتون

  *روزی سه تا ساقه طلایی و نصفه بسته تُرد

 

   و من زنده ماندم. هر روز پیاده‌روی داشتم و ساعات زیادی مطالعه و نوشتن در برنامه‌ام بود. اسم این چله را گذاشتم: خودسوزی!

   باورم نمی‌شود چهل روز است پفک و تخمه و چیپس و بستنی و شیرینی نخورده‌ام!

   البته تصمیم دارم در آینده خوردن هله هوله را به حداقل و بلکه صفر برسانم.

 

  نکته مهم: من به خدا توکل کردم و با توجه به ظرفیت جسمی و نیازم برای کاهش وزن و مبارزه با نفس سرکش این چله را طی کردم و مسلما برای دیگران تجویز نمی‌شود.


موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۵/۱۲/۱۸

نظرات  (۴)

سلام
مبارک باشه و خدا قوت ! واقعا کار سختی کردید و آفرین که تونستید نگه دارید این چله رو ...
حالا چقدر وزن کم کردید ؟(: هاها ... من یه ذره رژیم دارم ولی همه چی هم می خورم ولی کم .... اینجوری چله گرفتن اراده ای بس عظیم می خواهد ... 
چه اراده خوبی...ما چله نگرفته آب شدیم بسکه غصه خوردیم و دویدیم دنبال زندگی...البته هله هوله خور هم نیستیم ذاتا بلطف خدا
اراده تون قابل تحسینه ... امیدوارم سالم و بانشاط باشین
من یه بار تو زندگیم این کار رو کردم . حدود چهارسال پیش و خب خیلی خوب بود اما وقتی فکر میکنم آیا دوباره قادر به انجام این کار هستم یا نه، احساس می کنم خیلی سخت تر از قبل خواهد بود. اما خب انجام این کار توسط شما دوباره یه شوق زیرپوستی بهم داد.
سلام و تبریک سال نو
کارسختی نیست فقط کمی ارداه می خواد 3ساله فقط  با خوردن صبحانه معمولی به کلاس درس وتدریس می رفتم و تا غروب پایان کلاس جز آب چیزی نمی خوردم بسیار هم خوش می گذره!!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی